باغ گیلاس ، چهارسال پیش مهمان خانه امان شد به هوای اینکه بوی شکوفه های زیبای رنگی اش فضای خانه امان را عطرآگین کند. دو سال اول با اینکه تازه کار بودم ساعتها به پایش مینشستم و با شوق فراوان گره ها پشت گره زده می شد و با هر بار نمایان شدن چهره ی زیبایش به قربان صدقه اش میرفتم و محو تماشایش میشدم. ۴۷۰ بار باید تکرار میشد این قربانت شوم ها تا رخ نهایی بر ما بنماید ولی این دو سال آخر هر چه خواستم به پایش بنشینم همراز مجال نداد . دلربایی همراز بیشتر از باغ گیلاسم بود و به ناچار باغ گیلاسم را تا ردیف ۱۵۰ با تمام دلبری های ناب و گذشته اش سپردم به دستان هنرمند عزیز آشنایی تا شکوفه هایش را به بار نشاند و سپس به خانه امان برگردد.
+خدا به همراهت باغ گیلاس دلبر من
درباره این سایت